تجدیدنظر در پرونده ابطال وکالتنامه و مطالبه وجه
این پرونده در مرحله بدوی با پیروزی موکل موسسه خاتمه یافته بود. اما طرف مقابل با طرح تجدیدنظرخواهی نسبت به دادنامه شعبه 203 دادگاه عمومی حقوقی تهران، خواستار نقض حکم و پذیرش دعوا شد. اما دادگاه تجدیدنظر استان تهران پس از بررسی دقیق مدارک و استدلالهای طرفین، تجدیدنظرخواهی را غیرموجه تشخیص داد و حکم بدوی را تأیید کرد.
اطلاعات پرونده
-
نوع دعوا:
حقوقی - ملکی
-
موضوع دعوا:
ابطال وکالتنامه و مطالبه وجه
-
مرجع رسیدگی:
دادگاه تجدیدنظر استان تهران
-
تاریخ شروع پرونده:
فروردین 1404
-
تاریخ صدور رأی:
مرداد 1404
-
نتیجه نهایی:
رد تجدیدنظرخواهی و تأیید حکم بدوی
-
وکیل مسئول:
تیم وکلای موسسه حقوقی دادگر
توضیحات تکمیلی پرونده
ماجرا از کجا شروع شد؟
پس از صدور حکم بدوی شعبه ۲۰۳ مبنی بر ابطال وکالتنامه و رد دعوای مطالبه وجه و خسارت تأخیر تأدیه، طرف مقابل به رأی اعتراض کرد و پرونده به دادگاه تجدیدنظر استان تهران ارجاع شد. تجدیدنظرخواه تلاش میکرد رأی بدوی را نقض و دعاوی خود را مجدداً اثبات کند.
خواسته موکل چی بود؟
موکل ما انتظار داشت که دادگاه تجدیدنظر همانند مرحله بدوی، با استناد به فقدان دلایل معتبر و عدم احراز اختیار قانونی وکیل، رأی بدوی را تأیید کند و تکلیف پرونده بهطور قطعی روشن شود.
چالشهای اصلی پرونده چی بود؟
چالش اصلی این مرحله، امکان نقض رأی بدوی بود. تجدیدنظرخواه تلاش میکرد با استناد به ایرادات شکلی و تفاسیر حقوقی متفاوت، دادگاه را به سمت تغییر رأی سوق دهد. همچنین بحثهای حقوقی مرتبط با مواد ۳۴۸ و ۳۵۸ قانون آیین دادرسی مدنی اهمیت زیادی داشت.
چه دفاعی انجام شد؟
تیم وکلای دادگر با تمرکز بر این نکته که وکالتنامه استنادی فاقد اعتبار و اختیار کافی بوده و هیچ دلیل جدیدی از سوی تجدیدنظرخواه ارائه نشده، موفق شدند دادگاه تجدیدنظر را قانع کنند. دفاعیات بر اساس اصول حقوقی، سوابق پرونده، و تأکید بر استدلالهای بدوی تنظیم شد.
نتیجه نهایی چطور رقم خورد؟
دادگاه تجدیدنظر استان تهران (شعبه ۹۲) در نهایت تجدیدنظرخواهی را وارد ندانست و به استناد مواد ۳۴۸ و ۳۵۸ قانون آیین دادرسی مدنی، حکم بدوی را عیناً تأیید و استوار نمود. به این ترتیب، رأی مبنی بر ابطال وکالتنامه و بطلان دعوای خواهان قطعی شد و پیروزی نهایی برای موکل ما رقم خورد.
نکات حقوقی برجسته این پرونده
-
قطعیت آراء
پس از تأیید دادگاه تجدیدنظر، رأی صادره قطعی و لازمالاجرا خواهد بود.
-
تجدیدنظرخواهی معمولا با دلایل جدید و مؤثر قابل پذیرش است
در غیر این صورت، دادگاه به رد آن حکم میدهد.
-
مواد 348 و 358 قانون آیین دادرسی مدنی
چارچوب تجدیدنظرخواهی و حدود رسیدگی دادگاه تجدیدنظر را مشخص میکنند.
نظر موکل دربارهی روند پیگیری پرونده
«وقتی طرف مقابل به حکم بدوی اعتراض کرد، دوباره نگران شدم که شاید پرونده طولانی شود یا دادگاه تجدیدنظر نظر دیگری بدهد. اما وکلای دادگر با آرامش همه چیز را توضیح دادند و گفتند جای نگرانی نیست. در جلسات تجدیدنظر هم دیدم که چطور با تسلط کامل، همان استدلالهای مرحله قبل را با قوت بیشتری مطرح کردند. وقتی رأی قطعی صادر شد و فهمیدم پرونده برای همیشه به نفع من تمام شده، حس کردم یک بار بزرگ از دوشم برداشته شد.»
پرونده مشابهی دارید؟ با ما درمیان بگذارید.
دادنامه های مرتبط
سوالات متداول
-
آیا همه احکام دادگاه بدوی قابل تجدیدنظر هستند؟
خیر. تنها احکام حقوقی و کیفری که مشمول مواد قانونی مربوطه باشند، قابل تجدیدنظرخواهیاند.
-
اگر دادگاه تجدیدنظر رأی بدوی را تأیید کند، دیگر راهی برای اعتراض وجود دارد؟
در حالت عادی خیر. رأی قطعی است مگر در شرایط خاصی که امکان فرجامخواهی یا اعاده دادرسی وجود داشته باشد.
-
آیا دادگاه تجدیدنظر دوباره همه پرونده را بررسی میکند؟
خیر. دادگاه تجدیدنظر صرفاً به دلایل و ایراداتی که در دادخواست تجدیدنظر مطرح شده میپردازد.
-
در صورتی که رأی بدوی نقض شود چه اتفاقی میافتد؟
در این صورت، دادگاه تجدیدنظر میتواند پرونده را به نفع تجدیدنظرخواه تغییر دهد یا برای رسیدگی مجدد به دادگاه بدوی برگرداند.
-
چه زمانی یک رأی قطعیت پیدا میکند؟
زمانی که تجدیدنظرخواهی رد شود یا مهلت قانونی برای تجدیدنظر سپری گردد و اعتراضی مطرح نشود.